جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قاز: (تعداد کل: 2)
قاز
(اِ) پرنده ای باشد سفید و بزرگ از جنس مرغابی. گویند ترکی است چه در مؤید الفضلاء در جنب لغات ترکی نوشته شده بود. (برهان). در اصل غاز بوده و الحال به قاف خوانند و محرف غاز است. (فرهنگ نظام). بربط. مرغابی. قلولا :
قاز ار بازو زند بر یاد عدل...
قاز ار بازو زند بر یاد عدل...
قاز
[ز ز] (ع اِ) دیو. (منتهی الارب) (آنندراج). شیطان. (ناظم الاطباء).