جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فیروزکوه: (تعداد کل: 3)
فیروزکوه
(اِخ) قلعه ای است استوار میان هرات و غزنین. (معجم البلدان). پایتخت غوریان بوده است. (از تاریخ جهانگشای جوینی).
فیروزکوه
(اِخ) شهر کوچکی است که مرکز بخش فیروزکوه شهرستان دماوند است و در سر سه راه تهران به مازندران و سمنان واقع است. ناحیه ای کوهستانی و دارای 4500 تن سکنه است. آب آن از رودخانه های گورسفید، شورستان و چشمه سارها و محصول عمده اش غله، سیب زمینی و...
فیروزکوه
(اِخ) دهی است از بخش تربت جام شهرستان مشهد که دارای 352 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج9).