جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فضه: (تعداد کل: 3)

فضه

[فِضْ ضَ] (ع اِ) سیم. ج، فضض. (منتهی الارب). عنصر معروف سپیدی است که نزدیکترین فلزات به طلاست و از آن انواع سکه و زیورها و ظروف سازند. (از اقرب الموارد). رجوع به نقره شود. || زمین سنگلاخ سوختهء بلند. (منتهی الارب). ج، فضض، فضاض. (از اقرب الموارد). || حقوقی...

فضه

[فَضْ ضَ] (ع اِ) زمین سنگلاخ سوختهء بلند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

فضه

[فِضْ ضَ] (اِخ) در افسانه ها، نام خادمهء حضرت فاطمه (س) دختر پیامبر اسلام (ص) است.
-امثال: امروز کار خانه با فضه است ؛ در مورد کسی گویند که گاهگاه کاری غیر از وظیفهء خود را به عهده گیرد. مأخوذ از این روایت است که حضرت فاطمه (س) یک روز کارهای...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.