جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فضل: (تعداد کل: 4)

فضل

[فَ] (ع اِمص، اِ) فزونی. ج، فضول. (منتهی الارب). مقابل نقص. (اقرب الموارد). || بقیه از هر چیزی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || برتری. رجحان. (فرهنگ فارسی معین) :
چه فضل میر ابوالفضل بر همه ملکان
چو فضل گوهر و یاقوت بر نبهره پشیز.
رودکی.
اگر علم را نیستی فضل بر
بسختی نخستی خردمند...

فضل

[فُ ضُ] (ع اِ) جامهء بادروزه که زنان در وقت عمل و کار پوشند. || (ص) جامهء بادروزه پوشنده. (منتهی الارب).

فضل

[فَ] (اِخ) نام کنیز متوکل است که شاعره ای بود و در یمامه تولد یافته بود. در زمان وی شاعره ای فصیح تر از او نبود. او را با علی بن جهم و ابودلف عجلی مداعباتی است. در شعرش رقت و ابداعی دیده میشود. دارای بداهت و سرعت انتقال بوده...

فضل

[فَ] (اِخ) المسترشدبالله خلیفهء عباسی. رجوع به مسترشدبالله شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.