جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فسا: (تعداد کل: 3)
فسا
[] (اِ) به سریانی استخوان ثمر است. (فهرست مخزن الادویه). هستهء میوه.
فسا
[فَ] (اِخ) شهری است که مرکز شهرستان فسا و از قدیمترین شهرهای ایران است. بنای آن در زمان ساسانیان(1) نهاده شده و اکنون تمام شهرستان دارای 170هزار تن سکنه است. از خرابه های شهر قدیمی فسا تپه ای به نام تل ضحاک در دوهزارگزی شهر کنونی باقی است که متعلق...
فسا
[فَ] (اِخ) نام یکی از بخشهای چهارگانهء شهرستان فسا که جمعیت این بخش روی هم در حدود پنجاه هزار تن و محصول عمدهء آنجا غله، پنبه، حبوبات و در بعضی از قراء خرماست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).