جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فروع: (تعداد کل: 2)
فروع
[فُ] (ع مص) برتر گردیدن از قوم خود به بزرگی یا به جمال. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || از کوه بالا رفتن. || به وادی فرودآمدن. (از اقرب الموارد). || به لگام زدن اسب را و عنان کشیدن تا بازایستد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || بر سر کسی...
فروع
[فَرْ وَ] (اِخ) موضعی است. (منتهی الارب). داره الفروع جایی است. (از معجم البلدان).