جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه فرهودی: (تعداد کل: 3)
فرهودی
[فَ] (ص نسبی) منسوب به فرهود که پدر بطنی است. (منتهی الارب). رجوع به فرهود و فراهید شود.
فرهودی
[فَ] (ص) کسی را گویند که در دین و ملت و مذهب خود
راست و درست و راسخ باشد. (برهان). دساتیری است. (از حاشیهء برهان چ معین). || نیم سوز. نیم سوخته. رنگ بگردیده در مجاورت آتش. (ازیادداشتهای مؤلف).
راست و درست و راسخ باشد. (برهان). دساتیری است. (از حاشیهء برهان چ معین). || نیم سوز. نیم سوخته. رنگ بگردیده در مجاورت آتش. (ازیادداشتهای مؤلف).
فرهودی
[فُ] (اِخ) لقب خلیل بن احمد است که منسوب به فرهود یا فراهید بوده و فراهید نام جد اوست. رجوع به فراهید شود.