جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فتوح: (تعداد کل: 3)

فتوح

[فَ] (ع اِ) نخستین باران بهار. (منتهی الارب). اول المطر الوسمی. (اقرب الموارد). || (ص) ناقه ای که سوراخ پستانش فراخ بود. ج، فُتُح. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).

فتوح

[فُ] (ع اِمص) حصول چیزی بیش از آنچه توقع رود. (تعریفات). حاصل شدن چیزی از آنچه توقع آن نباشد. (از اقرب الموارد). گشایش و گشاد کارها. (یادداشت بخط مؤلف) :
طمع کم دار تا گر بیش یابی
فتوحی بر فتوح خویش یابی.نظامی.
از زهد ندیده ام فتوحی
تا کی زنم آبگینه بر سنگ؟سعدی.
|| (اِ)...

فتوح

[فُ] (اِخ) ابن محمودبن مروان بن ابی الجنوب. از خاندان مروان بن ابی حفصه بود و شعر میگفت. دیوان او را ابن الندیم نزدیک صد ورق نوشته است. (از الفهرست ص229).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.