جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه غواصی: (تعداد کل: 2)

غواصی

[غُوْ وا] (حامص) (از: غواص + ی، مصدری) غواص بودن. در آب فرورفتن برای به دست آوردن مروارید و مرجان و جز آن. عمل غوّاص. غیاصه :
شغلم افزون ز شغل غواصی است
روزیم کم ز روزی کناس.مسعودسعد.
لبش با در به غواصی درآمد
سر زلفش به رقاصی برآمد.نظامی.
به غواصی بحر در ساختن
گه اندوختن...

غواصی

[غُوْ وا] (اِخ) از اهل خراسان بود و هر روز پانصد بیت شعر میسرود. عمر او از نود سال بیشتر بود. از جمله کتب منظوم او، این کتابهاست: روضه الشعراء، قصص الانبیاء، تاریخ طبری، کلیله و دمنه، ساقی نامه و ذخیرهء خوارزمشاهی. (از تحفهء سامی ص174). آیتی در دانشکدهء یزدان...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.