جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غواصی: (تعداد کل: 2)
غواصی
[غُوْ وا] (حامص) (از: غواص + ی، مصدری) غواص بودن. در آب فرورفتن برای به دست آوردن مروارید و مرجان و جز آن. عمل غوّاص. غیاصه :
شغلم افزون ز شغل غواصی است
روزیم کم ز روزی کناس.مسعودسعد.
لبش با در به غواصی درآمد
سر زلفش به رقاصی برآمد.نظامی.
به غواصی بحر در ساختن
گه اندوختن...
شغلم افزون ز شغل غواصی است
روزیم کم ز روزی کناس.مسعودسعد.
لبش با در به غواصی درآمد
سر زلفش به رقاصی برآمد.نظامی.
به غواصی بحر در ساختن
گه اندوختن...