جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غماز: (تعداد کل: 1)
غماز
[غَمْ ما] (ع ص) فشارنده و جنباننده و بهیجان آورنده. صیغهء مبالغه است از غَمز. (از اقرب الموارد). || سخن چین. (غیاث اللغات) (آنندراج). ساعی. (دهار). نَمّام. ضَرّاب. واشی. (مقدمه الادب زمخشری). خبرکش. مُضرِّب :
ای ساخته بر دامن ادبار تنزل
غماز چو ببغائی و پرگوی چو بلبل.
منجیک.
کیسهء راز را بعقل بدوز
تا...
ای ساخته بر دامن ادبار تنزل
غماز چو ببغائی و پرگوی چو بلبل.
منجیک.
کیسهء راز را بعقل بدوز
تا...