جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غم: (تعداد کل: 2)
غم
[غَ] (از ع، اِ) مخفف غَمّ. رجوع به همین کلمه شود. این لفظ عربی است بتشدید میم، و در فارسی بتخفیف میم استعمال کنند. بدان که در کلمهء مفرد فارسی الاصل حرف مشدد هیچ جا نیامده است مگر بضرورت ادغام، چنانکه شپر که در اصل شب پر بود نام طائر...
غم
[غَم م] (ع مص) اندوهگین کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). غمگین گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). غمگین کردن. (المصادر زوزنی) (ترجمان علامهء جرجانی). || (اِ) اندوه. ج، غُموم. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). کرب و اندوه است زیرا آن شادی و حلم را میپوشاند. (از اقرب الموارد). اَندُه. گُرم. تیمار....