جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه غبیرا: (تعداد کل: 2)
غبیرا
[غُ بَ] (ع اِ) مخفف غبیراء در تداول فارسی زبانان. نام میوه ای که آن را سنجد گویند. (آنندراج) (غیاث اللغات). سنجد. (السامی فی الاسامی). سنجد کلاغی. (مقدمه الادب زمخشری). سنجد آردک. (دهار نقل از نسخهء خطی). سنجد گرگانی. جیلان. پستانک. پُستَنک. ثمر درختی است بزرگ به قدر عناب. (الفاظ...
غبیرا
[غُ بَ](1) (اِخ) شهری است [ به ناحیت کرمان ] میان سیرگان و بم. جائی سردسیر و هوای درست و آبادان و با نعمت بسیار و آبهای روان و مردم بسیار. (حدود العالم).
(مینورسکی، ترجمهء حدود
(1) - Ghubaira. العالم).
(مینورسکی، ترجمهء حدود
(1) - Ghubaira. العالم).