جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عودت: (تعداد کل: 1)
عودت
[عَ دَ] (ع مص) عوده. بازگشتن. مراجعت کردن. رجعت کردن. || (اِمص) بازگشت. برگشت : گفت گرگان محل عودت است و اینجا بودن روی ندارد، به استرآباد باید آمد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 56). و رجوع به عوده شود.
- عودت دادن؛ رد کردن. بازگردانیدن. مسترد داشتن. مراجعت دادن.
- عودت دادن؛ رد کردن. بازگردانیدن. مسترد داشتن. مراجعت دادن.