جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عنینه: (تعداد کل: 2)
عنینه
[عِنْ نی نَ] (ع ص) مؤنث عنین، یعنی زن که او را مرد نباید و نزدیکی مردان را نخواهد. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عنین شود.
عنینه
[عِنْ نی نَ](1) (ع اِمص) نامردی و عدم توانایی بر نزدیکی زنان. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
(1) - در ناظم الاطباء به تخفیف نون [ عِ نی نَ ]نیز ضبط شده است.
(1) - در ناظم الاطباء به تخفیف نون [ عِ نی نَ ]نیز ضبط شده است.