[عِ] (ع مص) دست بگردن یکدیگر شدن در جنگ. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). معانشه. رجوع به معانشه شود. آویزان شدن. آویختن. || (ص) با دشمن پیکار و کارزار کننده. (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که با خصم خود بجنگد، و از آن قبیل است «أسد عناش»، و آن توصیف با...