جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عناش: (تعداد کل: 1)

عناش

[عِ] (ع مص) دست بگردن یکدیگر شدن در جنگ. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). معانشه. رجوع به معانشه شود. آویزان شدن. آویختن. || (ص) با دشمن پیکار و کارزار کننده. (منتهی الارب) (آنندراج). کسی که با خصم خود بجنگد، و از آن قبیل است «أسد عناش»، و آن توصیف با...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.