جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه علاوه: (تعداد کل: 4)
علاوه
[عَ وَ] (ع اِ) بهترین هر چیز. (ناظم الاطباء). علاوه الشی ء؛ بهترین و بلندترین هر چیزی. || (اِمص) بلندی. (منتهی الارب).
علاوه
[عُ وَ] (ع اِ) بلندترین هر چیز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
علاوه
[عِ وَ] (ع اِ) سرباری. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || تارک. قسمت بالای سر یا گردن. (منتهی الارب). أعلی الرأس أو العنق. (اقرب الموارد). || سر آدمی مادام که بر گردن باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || هر چیز که بر بالای بار شتر گذارند یا بیاویزند، مانند مشک...
علاوه
[عِ وَ] (اِخ) نام اسبی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).