جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عظمه: (تعداد کل: 6)

عظمه

[عَ مَ] (ع مص) زدن استخوان را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

عظمه

[عَ مَ] (ع مص) یک قطعه استخوان. (از اقرب الموارد). رجوع به عَظم شود.

عظمه

[عَ ظَ مَ] (ع اِمص) بزرگی و کبر. (منتهی الارب) (دهار). بزرگ شدن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (دهار). کبر. (اقرب الموارد). || ناز و گردنکشی و نخوت. (منتهی الارب). تکبر. (دهار). نخوت و زهو. (اقرب الموارد). || عظمه الله؛ بزرگواری خداوند متعال. (از ناظم الاطباء). استقلال و استغنای خداوند...

عظمه

[عَ ظِ مَ] (ع ص) زن آزمند نرهء بزرگ. (منتهی الارب). زنی که آزمند نرهء بزرگ و حریص بر آن باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد به نقل از تاج).

عظمه

[عُ مَ] (ع اِ) بالشچه ای که زنان بر سرین بندند تا کلان نماید. (منتهی الارب). به معنی عِظامه است. (از اقرب الموارد). رجوع به عظامه شود.

عظمه

[عَ مَ] (اِخ) یوسف بن ابراهیم بن عبدالرحمان، ملقب به عظمه. از شهیدان استقلال سوریه. به سال 1301 ه .ق. در دمشق متولد شد و فنون جنگ را در آستانه آموخت و با رتبهء «یوزباشی» فارغ التحصیل گشت. پس از جنگ بین المللی اول از همراهان امیر فیصل گشت و...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.