جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عطر: (تعداد کل: 4)
عطر
[عَ طَ] (ع مص) خوشبوی شدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (دهار) (تاج المصادر بیهقی) (غیاث اللغات). || خوشبوی کردن به عطر. (المصادر زوزنی) (از غیاث اللغات).
عطر
[عَ طِ] (ع ص) مرد خوشبوی مالیده. مؤنث: عطره. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || آنکه پیوسته عطر و خوشبوی بکار برد. (از اقرب الموارد).
عطر
[عُ طُ] (ع ص، اِ) جِ عاطِر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به عاطر شود.