جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عزا: (تعداد کل: 3)
عزا
[عَ] (ع اِ) ماتم. مصیبت. تعزیت. زاری. سوکواری. سوک. (ناظم الاطباء). صبر بر مصیبت و صبر کردن و در آن استقامت ورزیدن و شکایت کردن، و در عرف حال مجازاً بمعنی ماتم پرسی. (غیاث اللغات). و با لفظ گرفتن و افگندن بمعنی ماتم استعمال نمایند، و همچنین با لفظ خانه...
عزا
[عِزْ زا] (اِخ) (کفر...) ناحیه ای است از اعمال موصل. و احتمال میرود که آن مأخوذ از عز بمعنی باران شدید باشد و الف آن تأنیث راست. و در این صورت مفهوم آن چیزی شبیه «سرزمین بارانی» خواهد بود. (از معجم البلدان).
عزا
[؟زْ زا] (اِخ) (بمعنی قوه) صاحب بوستانی است که در نزدیکی اورشلیم بود و همانجا که قبر منسی و پسرش آمون شهریار یهودا واقع بوده است. و موضع آن بوستان معلوم نیست. (از قاموس کتاب مقدس).