جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عریضه: (تعداد کل: 3)
عریضه
[عَ ضَ] (ع ص) مؤنث عریض. رجوع به عریض شود. || (اِ) در اصطلاح منشیان، عرض حال است. (از اقرب الموارد). معروض داشته و عرض کرده شده. (آنندراج). عرض حال. قصه. درخواست نامه. || نامه ای که زیردستی به مافوق و یا کوچکی به بزرگی نویسد. (یادداشت مرحوم دهخدا). ج،...
عریضه
[عُ رَ ضَ] (اِخ) از بلاد بنی نمیر است. (از معجم البلدان).