جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عذرخواه: (تعداد کل: 1)
عذرخواه
[عُ خوا / خا] (نف مرکب)پوزش خواه. که معذرت خواهد :
همه پیش کاووس شاه آمدند
جگرخسته و عذرخواه آمدند.فردوسی.
اشک من چون زبان خونین هم
حیلت عذرخواه میگوید.خاقانی.
فرستادش به دست عذرخواهان
چنان نزلی که باشد رسم شاهان.نظامی.
به مهلت ز شب عذرخواه آمدم
ز میدان سوی خوابگاه آمدم.نظامی.
جرم دل عذرخواه من چیست
جز دوستیت گناه من چیست.نظامی.
آنچه...
همه پیش کاووس شاه آمدند
جگرخسته و عذرخواه آمدند.فردوسی.
اشک من چون زبان خونین هم
حیلت عذرخواه میگوید.خاقانی.
فرستادش به دست عذرخواهان
چنان نزلی که باشد رسم شاهان.نظامی.
به مهلت ز شب عذرخواه آمدم
ز میدان سوی خوابگاه آمدم.نظامی.
جرم دل عذرخواه من چیست
جز دوستیت گناه من چیست.نظامی.
آنچه...