[قِ لَ] (ع ص) مؤنث عاقل. ج، عاقلات و عَواقل. رجوع به عاقل شود. || زن مشاطه. (منتهی الارب) (آنندراج). || عاقله الرجل؛ خویشان و نزدیکان مرد کشندهء غیر مکلف (بخاطر سفاهت یا عدم بلوغ و غیره) که دیت بر ایشان قسمت کنند. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (از مهذب...