جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عاصی: (تعداد کل: 3)
عاصی
(ع ص) گناهکار و نافرمان. ج، عُصاه. (آنندراج) (غیاث اللغات) :
بدانسته بودم همه پیش ازین
که عاصی بخواهد شد او همچنین.
فردوسی.
چون کند سی ساله عاصی را عذاب جاودان
این چنین حکم و قضای ایزد دادار نیست.
ناصرخسرو.
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار.
سعدی (گلستان).
عاصی که دست بخدا بردارد به از عابدی که...
بدانسته بودم همه پیش ازین
که عاصی بخواهد شد او همچنین.
فردوسی.
چون کند سی ساله عاصی را عذاب جاودان
این چنین حکم و قضای ایزد دادار نیست.
ناصرخسرو.
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار.
سعدی (گلستان).
عاصی که دست بخدا بردارد به از عابدی که...
عاصی
(اِخ) شیخ محمد حسن بن شیخ محمد رفیع رشتی اصفهانی، متخلص به عاصی. از دانشمندان قرن سیزدهم هجری بود و از آثار اوست: جامع المصائب و وسیله النجاه. (ریحانه الادب ج3 ص49). و رجوع به الذریعه ج5 ص70 شود.
عاصی
(اِخ) نام نهر حماه و حمص است معروف به میماس که از دریاچهء قدس سرچشمه میگیرد و به دریاچهء انطاکیه میریزد. (از معجم البلدان ص 96).