جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه عارض: (تعداد کل: 2)
عارض
[رِ] (ع ص) عرض دهندهء لشکر. شمارکنندهء لشکر. بخشی فوج یا سالار فوج. (غیاث اللغات) (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آنکه سان سپاه دهد. آنکه سان سپان بیند. (مهذب الاسماء) : و عارض را فرمان داد تا نامهاشان به دیوان عرض بنوشت. (تاریخ سیستان). وزیر و عارض و صاحبدیوان...