جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه طویل: (تعداد کل: 3)
طویل
[طَ] (ع ص) دراز. ج، طِوال، طیال. (منتهی الارب). بلند. نقیض قصیر. خلاف قصیر :
پیراهن قصیر بود زشت بر طویل
پیراهن طویل بود زشت بر قصیر.منوچهری.
|| دیریاز (شب). || (اصطلاح طب) قسمی از نبض و آن قوی و در طول ساعد باشد. || (اِ) خانهء پنجم نرد از هفت بازی. ||...
پیراهن قصیر بود زشت بر طویل
پیراهن طویل بود زشت بر قصیر.منوچهری.
|| دیریاز (شب). || (اصطلاح طب) قسمی از نبض و آن قوی و در طول ساعد باشد. || (اِ) خانهء پنجم نرد از هفت بازی. ||...
طویل
[طَ] (اِخ) دهی از دهستان مزرج بخش حومهء شهرستان قوچان در 35 هزارگزی شمال خاوری قوچان و 32 هزارگزی خاور شوسهء عمومی قوچان به باجگیران. کوهستانی و معتدل با 162 تن سکنه. آب آن از رود اترک. محصول آنجا غلات و تریاک. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی....