جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ضم: (تعداد کل: 3)
ضم
[ضِم م] (ع اِ) ضِمام. بلای سخت (قال کأنه تصحیف و الصواب بالصاد المهمله). (منتهی الارب).
ضم
[ضَم م / ضَ] (از ع، مص) فراهم آوردن چیزی را بچیزی. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). فراهم آوردن. (دهار). وا هم آوردن. (تاج المصادر) (زوزنی). پیوستن: ضم کردن چیزی بچیزی؛ اضافه کردن. افزودن. فزودن : قاضی ابوطاهر عبدالله بن احمد التبانی را با وی ضم کرده شد. (تاریخ بیهقی ص209).
با...
با...