جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه صماخ: (تعداد کل: 4)

صماخ

[صِ] (ع اِ) سوراخ گوش. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات). سوراخ باطنی گوش. || گوش. || آب کم. (منتهی الارب). || سوراخ دیده. (بحر الجواهر) (از آنندراج) (غیاث اللغات).

صماخ

[صِ] (اِخ) حفصی آرد: از نواحی یمامه یا نجد است و آن کوهی است و به قرب آن دهی است که آنرا خلیف صماخ گویند. (معجم البلدان).

صماخ

[صُ] (ع اِ) شاید که مشتق از دردی بود در صماخ و آن شکافتن گوش است چه این کلمه بر وزن ادواء (بیماریها) است، چون: سُعال و زُکام و حُلاق. (معجم البلدان).

صماخ

[] (اِخ) آبی است بر یک منزلی واسط آنرا که قصد مکه دارد. ابوعبدالله سکونی آرد: صماخ از آبها است که بین دو جبل طی و جبالی که بین آن و تیماء است قرار دارد. یاقوت گوید: ندانم آن صماخ همین است یا خطائی در روایت رخ داده. (معجم البلدان).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.