جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صفد: (تعداد کل: 3)
صفد
[صَ فَ] (ع مص) بند کردن کسی یا چیزی را و محکم نمودن. (منتهی الارب). بند کردن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). || (اِ) بند. (منتهی الارب) (دهار) (مهذب الاسماء) (ترجمان علامهء جرجانی). ج، اصفاد. || عطا. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء).
صفد
[صَ فَ] (اِخ) سامی بیک آرد: قصبه ای است مرکز قضاء صفد در سنجاق عکا از ولایت بیروت. 45هزارگزی مشرق عکا و قریب 5000 تن در این مکان سکونت دارند و بر کوهی قریب 500 گز برتر از سطح دریا واقع است و خرابهء قلعه ای از دورهء صلیبیان در...
