جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صحیح: (تعداد کل: 3)
صحیح
[صَ] (ع ص) درست. (مهذب الاسماء). تندرست. (دهار) (غیاث اللغات). پاک از عیب. (غیاث اللغات). راست. سالم. تندرست. مقابل غلط و سقیم و بیمار. سدید. درواخ. پدرام. ج، اصحاح و صحائح. (منتهی الارب). صِحاح. (مجمع البحرین) :
گفت از این باب هر چه گفتی تو
من ندانسته ام صحیح و سقیم.ناصرخسرو.
بر معرفت...
گفت از این باب هر چه گفتی تو
من ندانسته ام صحیح و سقیم.ناصرخسرو.
بر معرفت...
صحیح
[صَ] (اِخ) نام اسپ اسدبن رهیص طائی. (منتهی الارب).
صحیح
[صَ] (اِخ) بر هر یک از کتب صحاح سته گفته شود. رجوع به صحاح سته شود.