جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صحاف: (تعداد کل: 3)
صحاف
[صِ] (ع اِ) فراهم آمدنگاه کوچک، آب را. (از منتهی الارب). جای جمع شدن آب. (غیاث اللغات). || جِ صحیفه :
از صحاف مثنوی این پنجم است
در بروج چرخ جان چون انجم است.
(مثنوی).
این جمع در منتهی الارب و اقرب الموارد و تاج العروس و دزی دیده نشد ولی در فرهنگ ناظم...
از صحاف مثنوی این پنجم است
در بروج چرخ جان چون انجم است.
(مثنوی).
این جمع در منتهی الارب و اقرب الموارد و تاج العروس و دزی دیده نشد ولی در فرهنگ ناظم...
صحاف
[صِ] (ع اِ) جِ صَحفَه. (منتهی الارب) (ترجمان علامهء جرجانی).
صحاف
[صَحْ حا] (ع ص، اِ)مصحف فروش. (ربنجنی) (معجم البلدان). || آنکه کتاب را بخیه زند و جلد کند. جلدساز کتاب. ترتیب دهندهء صحف. || فروشندهء صحف. || کسی که در خواندن صحیفه خطا کند. (اقرب الموارد).