[صِ غَ] (ع اِ) رنگ. (منتهی الارب) :
مرد چون بالغ شد آن طفلی بمرد
رومیی شد صبغهء زنگی سپرد.مولوی.
|| دین و ملت. (منتهی الارب). دین نیک. (مقدمهء لغت میرسید شریف ص 4).
[صُ غَ] (ع اِ) غورهء خرما به پختن درآمده و از دنباله رنگ گرفته. (منتهی الارب). البسر قد نضج بعضها. (اقرب الموارد).