جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صبح خیزی: (تعداد کل: 1)
صبح خیزی
[صُ] (حامص مرکب)سحرخیزی. زود بیدار شدن :
بختش بصبح خیزی تا کوفت کوس دولت
گلبانگ کوس او را دستان تازه بینی.خاقانی.
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
حافظ.
بختش بصبح خیزی تا کوفت کوس دولت
گلبانگ کوس او را دستان تازه بینی.خاقانی.
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
حافظ.