جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صبحدم: (تعداد کل: 1)
صبحدم
[صُ دَ] (اِ مرکب، ق مرکب)هنگام صبح. سپیده دم. بامداد. بامدادان :
بگفتا که امشب بلشکر رسد
و یا صبحدم بیگمان دررسد.فردوسی.
آسمان نبوت ار مه را
چون گریبان صبحدم بشکافت.خاقانی.
چون صبحدم از ریحان گلزار پدید آمد
ریحانی گلگون را بازار پدید آمد.خاقانی.
آخر چه معنی آرم از آن آفتاب روی
کو بوی خود بصبحدم از من...
بگفتا که امشب بلشکر رسد
و یا صبحدم بیگمان دررسد.فردوسی.
آسمان نبوت ار مه را
چون گریبان صبحدم بشکافت.خاقانی.
چون صبحدم از ریحان گلزار پدید آمد
ریحانی گلگون را بازار پدید آمد.خاقانی.
آخر چه معنی آرم از آن آفتاب روی
کو بوی خود بصبحدم از من...