جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شیوع: (تعداد کل: 3)
شیوع
[شُ] (ع مص) شیع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آشکار شدن. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (غیاث). آشکارا شدن خبر. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (دهار). آشکارا شدن. (ترجمان القرآن جرجانی ص63). رجوع به شیع شود. || مشهور و متداول شدن. (فرهنگ فارسی معین).
شیوع
[شَ] (ع اِ) فروزینهء آتش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
شیوع
[شُ] (ع اِمص، اِ) اشتهار و شهرت و پراش. || هر چیز که همه کس آنرا بدانند و در همه جا فاش باشد. (ناظم الاطباء).
- شیوع به هم رسانیدن؛ فاش شدن و آشکارا گشتن و پراش شدن. (ناظم الاطباء).
- شیوع خبری؛ استفاضهء آن. پراکنده و فاش شدن آن. انتشار آن....
- شیوع به هم رسانیدن؛ فاش شدن و آشکارا گشتن و پراش شدن. (ناظم الاطباء).
- شیوع خبری؛ استفاضهء آن. پراکنده و فاش شدن آن. انتشار آن....