جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شیخی: (تعداد کل: 4)
شیخی
[شَ / شِ] (حامص) شیخوخت. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شیخوخت و شیخوخه شود.
شیخی
[شَ / شِ] (ص نسبی) منسوب است به شیخ. (از انساب سمعانی). || منسوب بمذهب و طریقت شیخیه (مقابل شیعی و آن به شیخ احمد احسائی پیرو شیخیه منسوب است). رجوع به احمد احسائی و شیخیه شود. || (اِخ) نام طایفه ای در کرمان، پیروان شیخ احمد احسائی مقابل بالاسری....
شیخی
[شَ] (اِخ) لقب و یا تخلص عدهء بسیاری از شعرای ترکیه است ازجمله شیخی چلبی مولانا یوسف سنان گرمیانی که خمسهء نظامی را به ترکی ترجمه کرده است. برای اطلاع بیشتر از شرح حال وی رجوع به دائره المعارف اسلامی شود.
شیخی
[شَ] (اِخ) عبداللطیف بن نصر الشیخی و عبدالله بن شیخی بن محمد بن عبدالجلیل. محدثانند، منسوب به شیخ میهنی. (منتهی الارب).