جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شوقی: (تعداد کل: 4)
شوقی
[شَ / شُو] (ص نسبی) منسوب به شوق. || عاشق. (ناظم الاطباء).
شوقی
[شَ] (اِخ) احمدبک شوقی در سال 1869 م. در قاهره چشم بدنیا گشود و مراحل آموزش خود را در قاهره گذراند و در رشتهء ترجمهء مدرسهء حقوق فارغ التحصیل شد، آنگاه توفیق پاشا والی مصر او را برای تحصیل در رشتهء حقوق به فرانسه فرستاد و پس از چهار سال...
شوقی
[شَ] (اِخ) ادرنوی. او را دیوانی است به ترکی.
شوقی
[شَ] (اِخ) الطرابزونی یوسف افندی حنفی نقشبندی. در قرن چهاردهم میزیسته است. او راست: هدایه الذاکرین و حجه السالکین در شرایط طریقهء نقشبندی. (از معجم المطبوعات ج2 ستون 1159).