جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شورش: (تعداد کل: 2)
شورش
[رِ] (اِمص) عمل شوریدن. (یادداشت مؤلف). از: شور + «ش»، علامت اسم مصدر. (از حاشیهء برهان چ معین). شوریدن. شور و غوغا کردن. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). غوغا و هنگامه. (ناظم الاطباء): مهواع؛ شورش و بانگ در حرب. مِهْوَع؛ شورش و بانگ در حرب. (منتهی الارب)....
شورش
[رِ] (اِ) غذای شور و نمکین. (ناظم الاطباء). ملاحت و نمکینی. (آنندراج). || نمکدان. (ناظم الاطباء).