جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شهنشاه: (تعداد کل: 7)

شهنشاه

[شَ هَ] (اِ مرکب) مخفف شاهنشاه. شاهانشاه. شاه شاهان. رجوع به شاهنشاه شود :
بدین نامه من دست کردم دراز
بنام شهنشاه گردنفراز.فردوسی.
یکی نامه بنوشت بهرام هور
بنزد شهنشاه بهرام گور.فردوسی.
شهنشاه بنشست با مهتران
هر آنکس که بودند از ایران سران.فردوسی.
ای خداوند خراسان و شهنشاه عراق
ای بمردی و بشاهی برده از شاهان سباق.
منوچهری.
بگشادش در...

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) نام پهلوانی از لشکر رستم فرخ هرمز که در روز غماس با مسلمانان بجنگید و درنتیجه به دست عمروبن معدی کرب بقتل رسید. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 480).

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) ابن امیرالجیوش ملک افضل، وزیر المستعلی بالله اسمعیلی. (حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 361).

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) ابن علاءالدین محمد. امیر ملاحده، برادر خورشاه. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 477).

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) لقب سلطان ابراهیم غزنوی :
سیزده سال شهنشاه بماند اندر حبس.
ابوحنیفهء اسکافی) از تاریخ بیهقی چ ادیب ص39).

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) لقب عضدالدولهء دیلمی است. خلیفهء عباسی عضدالدوله را به لقب ملک که آنرا بفارسی در آن ایام شهنشاه میگفتند ملقب ساخته بود. (تاریخ عمومی اقبال ص 167).

شهنشاه

[شَ هَ] (اِخ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.