[شَ یِ] (ع اِ) شَعائِر. عبادتها. (از ناظم الاطباء). || علامتها. نشانه ها. (فرهنگ فارسی معین) : چه تنفیذ شرایع دین و اظهار طرایق و شعایر حق بی سیاست پادشاه دیندار صورت نبندد. (کلیله و دمنه). || آداب و رسوم مذهبی یا ملی. (فرهنگ فارسی معین) :
شعایر پدران و معارف...