جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شریفه: (تعداد کل: 4)
شریفه
[شَ فَ] (ع ص) مؤنث شریف. (ناظم الاطباء). وجیهه. (یادداشت مؤلف). مؤنث شریف. ج، شَرائف، شَریفات. (اقرب الموارد). رجوع به شریف شود.
شریفه
[شَرْ یَ فَ] (ع مص) بریدن شریاف کشت را. (منتهی الارب) (آنندراج). بریدن شریاف و برگهای کشت گیاه را. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). افزودن برگ های کشت ببریدن. (المصادر زوزنی). رجوع به شریاف شود.
شریفه
[شَ فَ] (اِخ) نام دختر محمد بنی فضل که از راویان حدیث است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
شریفه
[شَ فَ] (ع ص) شریفه. هرچیز که دارای شرافت باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به شریف و شریفه شود.