جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شرطه: (تعداد کل: 4)

شرطه

[شُ طَ] (ع مص) معلق کردن چیزی را بچیزی. یقال: خذ شرطتک. (از منتهی الارب).

شرطه

[شُ طَ] (ع اِ) یا شرطه. یکی شُرَط لغت نادری است بمعنی گرو و گروگان و مورد شرط. (از اقرب الموارد). || شرط و پیمان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || اعوان و انصار و اولیای مرد. و منه: یا شرطه الله؛ ای انصار الله. (از منتهی الارب)....

شرطه

[شِ طَ] (اِخ) ناحیهء بزرگی است از اعمال واسط که در بین انین و منحدر واقع شده بطرف بصره. (از معجم البلدان) :
وی چون ز شرطه سوی حرم شد کلیم وار
گامی دو سه بر اسبک خادم مگر نشست.
سیدحسن غزنوی.

شرطه

[شُ طَ / طِ] (از ع ص، اِ) قاضی بیع و شرا. || محافظ پادشاه و قراول آن. || سیاه پوش و لباس سوگواری پوشیده. || میمون و خجسته. || مطبوع و موافق و پسندیده. (ناظم الاطباء). این معانی مخصوص به این فرهنگ است.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.