جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شخص: (تعداد کل: 3)
شخص
[شَ] (ع اِ) کالبد مردم و جز آن و تن او. (منتهی الارب). در لغت فقط بر جسم اطلاق گردد. (از اقرب الموارد). جسم. هیکل. اندامهای آدمی بتمامه :
غذای روح سماع است و آن شخص نبید
خوشا نبید کهن به اسماع طبع گشای.
فرخی.
تاجی شدست شخص من از بس که تو بر...
غذای روح سماع است و آن شخص نبید
خوشا نبید کهن به اسماع طبع گشای.
فرخی.
تاجی شدست شخص من از بس که تو بر...
شخص
[شَ] (ع مص) تناور شدن. (منتهی الارب). || یوسف بن مانع در شرح نصاب نوشته که: مأخوذ از شخوص است که به معنی پدید آمدن چیزی است. (غیاث اللغات).
شخص
[شَ] (اِخ) دهی از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه. دارای 72 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، نخود و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).