جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شافعی: (تعداد کل: 7)
شافعی
[فِ] (ص نسبی) نسبت به جد اعلی و او جد امام ابوعبدالله محمد بن ادریس بن العباس بن عثمان بن شافع بن السائب بن عبیدبن عبدیزیدبن هشام بن عبدالمطلب بن عبدمناف الشافعی است. جماعتی از بنی اعمام امام شافعی نیز بهمین نسبت منسوبند. (از لباب الانساب).
شافعی
[فِ] (ص نسبی) مذهب شافعی و آن یکی از مذاهب اربعهء اهل سنت منسوب به امام شافعی است. رجوع به شافعی محمد بن ادریس و شافعیه شود :
مذهب شافعی از خواجه بیفزود شرف
حجت شافعی از خواجه قوی گشت بیان.
فرخی.
شافعی مذهب و پاکیزه که روزی صدبار
شافعی را شود از مذهب او...
مذهب شافعی از خواجه بیفزود شرف
حجت شافعی از خواجه قوی گشت بیان.
فرخی.
شافعی مذهب و پاکیزه که روزی صدبار
شافعی را شود از مذهب او...
شافعی
[فِ] (ص نسبی) پیرو مذهب شافعی. ج، شافعیه و شوافعه؛ یقال «رجل شافعی و مذهب شافعی و رجال شوافعه». (اقرب الموارد). رجوع به شافعیه و شافعی (محمدبن ادریس) شود :
از شافعی و مالکی و قول حنیفی
جستیم ز مختار جهانداور رهبر.
ناصرخسرو.
از شافعی و مالکی و قول حنیفی
جستیم ز مختار جهانداور رهبر.
ناصرخسرو.
شافعی
[فِ] (اِخ) احمدبن محمد، ملقب به نجم الدین، معروف به تمولی. رجوع به احمدبن محمد شود.
شافعی
[فِ] (اِخ) احمدبن محمد حکیم. طبیب معاصر. او راست: «بلاغ الامنیه بالحصول الصحیته» در صفت بیماریها و طرق پیشگیری آنها. (معجم المطبوعات).
شافعی
[فِ] (اِخ) الدکتور محمدبک. از اطبای مصری معاصر که بریاست دانشکدهء پزشکی نیز رسید و کتبی در علم طب تألیف کرد. از آنجمله است: 1 - احسن الاغراض فی التشخیص و معالجه الامراض. 2 - الدررالغوال فی معالجه امراض الاطفال. 3 - السراج الوهاج فیما یتعلق بالتشخیص و العلاج. 4...