جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شاداب: (تعداد کل: 1)
شاداب
(ص مرکب) سیراب. پرآب. (فرهنگ جهانگیری) (فهرست ولف). آبدار.(1)شادآب :
که دیدم ده و دو درخت سهی
که رسته ست شاداب با فرهی.فردوسی.
بشد شاد سهراب از گفت مرد
بخندید و رخساره شاداب کرد.فردوسی.
تو گفتی همه دشت سر خاب بود
بسان یکی سرو شاداب بود.
فردوسی (از لغت فرس).
کنون ما نداریم پایاب او
نپیچیم با بخت شاداب...
که دیدم ده و دو درخت سهی
که رسته ست شاداب با فرهی.فردوسی.
بشد شاد سهراب از گفت مرد
بخندید و رخساره شاداب کرد.فردوسی.
تو گفتی همه دشت سر خاب بود
بسان یکی سرو شاداب بود.
فردوسی (از لغت فرس).
کنون ما نداریم پایاب او
نپیچیم با بخت شاداب...