جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شاخ: (تعداد کل: 3)
شاخ
(اِ) شاخه. شغ. شغه. غصن. فرع. قضیب. فنن. خُرص، خِطر. خَضِر. نجاه. عِرزال. بار. رجوع به بار شود. شاخ درخت. (فرهنگ جهانگیری) (فهرست ولف)(1). فرع در مقابل تنه و نرد. در گنابادی معادل شاخه. (حاشیهء برهان قاطع چ معین، ذیل شاخ). در تکلم شاخه است. در پهلوی شاخ و در...
شاخ
(اِخ) نام جایی است در ناحیت بلخ در حوالی فاریاب و اندخوی : و بجانب مروجوق مراجعت نموده براه شاخ روان شدند و نورین اقا را دردپای بغایت سخت ظاهر شد. (تاریخ غازان خان چ هرتفورد از بلاد انگلستان ص47).