جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه سلاخ: (تعداد کل: 2)

سلاخ

[سَلْ لا] (ع ص) پوست کن (غیاث) (فرهنگستان) آنکه پوست از گوسفند بیرون کشد (مهذب الاسماء) آنکه پوست حیوانات از بدن بیرون کشد (آنندراج) کسی که گوسپند میکشد وپوست کنده بدکان قصابی حمل میکند (ناظم الاطباء) پوست بازکننده از هر حیوانی : هرچند میکشد بت سلاخ زنده ام این است...

سلاخ

[سَلْ لا] (اِخ) دهی است از دهستان کسایر بخش حومهء شهرستان بجنورد، دارای 373 تن سکنه است محصول آن میوه جات و ( انگور است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.