[سَ بُ لَ] (حامص مرکب)سرفرازی مقابل سرافکندگی مفاخرت مباهات : تاج را سربلندی از سر تست بخت را پایگاهی از در تستنظامی گرچه بهرام سربلندی داشت دانش و تیغ و زورمندی داشتنظامی فراخی باد از اقبالش جهان را ز چترش سربلندی آسمان رانظامی لیلی ز سریر سربلندی افتاده به چاه...