جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه سخی: (تعداد کل: 2)

سخی

[سَ خی ی / خی] (از ع، ص)جوانمرد (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء) (دهار) راد (صحاح الفرس) ج، اسخیاء، سُخَواء (منتهی الارب) : هر چند به تن خویش کاری و سخی باشند و تجمل و آلت دارند (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 218 ) صدر سخی که لازم افعال اوست...

سخی

[سَخْیْ] (ع مص) افروختن آتش را در زیر دیگ به بیرون آوردن خاکستر از دیگدان، یا عام است (منتهی الارب) آتش باز کردن (المصادر زوزنی) رجوع به سَخْو شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.