[سَ حَ گَهْ] (اِ مرکب، ق مرکب)مخفف سحرگاه وقت سحر صبح هنگام : سحرگه بدان دشت توران شویم زنخجیر و از تاختن نغنویمفردوسی کنون ما ز دل ترس بیرون کنیم سحرگه بریشان شبیخون کنیمفردوسی برون شدند سحرگه ز خانه مهمانانْش زهارها شده پرگوه و خایه ها شده غر لبیبی وقت...