جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه سحاب: (تعداد کل: 5)

سحاب

[سَ] (ع اِ) ابر (دهار) (ترجمان القرآن) ابری بارنده (مهذب الاسماء) : یکی کوه بینی سر اندر سحاب که بر وی نپرّید پرّان عقاب فردوسی چو تیر از کمان یا چو برق از سحاب همی رفت بی خورد و آرام و خواب فردوسی دوستان وقت عصیر است و کباب راه...

سحاب

( [سَ] (اِخ) نام پرچمی است مربوط بدورهء ابومسلم خراسانی (تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان ج 1 ص 134.

سحاب

( [سَ] (اِخ) نام دهی در نوزده فرسخی میانهء جنوب و مشرق فلاحی است (فارسنامهء ناصری گفتار 2 ص 239.

سحاب

[سَ] (اِخ) نام شمشیر ضراربن الخطاب (منتهی الارب).

سحاب

[سَ] (اِخ) نام عمامهء نبی (ص) (از منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.